برای تو می نویسم ای بهترین بهانه زندگانی ام
تنها برای تو
دلتنگی که دست از سر من برنمی دارد
دلتنگی که فاصله را نمی فهمد
نزدیک باشی و اما دور ....
تنها که باشی تمام دنیا دیوار و جاده است
تمام دنیا پر از پنجره هایی که پرنده ندارند
پر از کوچه هایی که همه ی آنها برای رهگذران عاشق به بن بست می رسند.
نشسته ام که برایت نامه بنویسم
نامه ها می ماند حتی وقتی برای همیشه پنهان باشند و کسی که باید آنها را نخواند
این نامه من هم قرار نیست که خوانده شود
قرار نیست بدانی نوشتن نامه اشکهایم را به ارمغان داشت
قرار نیست بفهمی که چقدر دوستت دارم و چه اندازه این دوست داشتن تو پیرم کرده است
ادامه مطلب
کاش مخابرات
یه روز صبح بهت اس می داد...
مشترک محترم
شما قبلا در طول روز فلان شماره رو دویست بار میگرفتی
اس ام اس که حرفشو نزن
حتی بعضی اوقات اس ام اس هاتون اینقدر خوشگل بود
که برای خودمون سیوش می کردیم
حتی یه شب (زمستون بود فکر کنم)
اینقدر حرفای خوشگل می زدین و ماهم هی گوش می دادیم
که پای تلفن خوابمون برد.
حالا مشترک محترم
چی شده که این روزا دیگه خبری ازت نیست
چرا اون شماره رو دیگه نمیگیری
یه اس ام اس خالی هم حتی نمیدی
تو هم اس ام اس بدی و بگی
بی خیال رفیق
ای روزا همه می گذره......
نمی دانم من سرما خورده ام
یا عشق های امروزی بوی عشق را نمی دهند.....
این روزها
هرکسی ادعای عشق میکند
اما
نوبت ابرازش که می رسد
« مشترک مورد نظر در دسترس نیست »
باید آرام رفت
آنقدر آرام که حتی روزی
دلش برای صدای قدم هایت
تنگ شود
آنقدر آرام که از این آرامشت دق کند
آری
این است سزای کسی که
قدر تورا نمی داند......................